loading...

ازدواج ايراني به سبك سايت همسريابي

معرفي سايت همسريابي شيدايي براي ازدواج ايراني

بازدید : 500
11 زمان : 1399:2

در عروسي دخترخاله تان كه خيلي به شما خوش گذشته با كسي آشنا شده ايد كه انگار دقيقا همان كسي است كه هميشه در روياهايتان به دنبالش بوديد. احساس بسيار خوبي نسبت به او داريد و وقتي به او فكر مي كنيد شادي وصف ناپذيري را در خود احساس مي كنيد. احساس خوبي است! اما اگر هنوز رابطه تان جدي نشده، دست نگه داريد. چون دقيقا در لبه پرتگاه انتخاب غلط قرار گرفته ايد!

انتخاب همسر هميشه حساس و نيازمند دقت است. اما اگر در يكي از 10 موقعيت زير قرار داريد، اين حساسيت برايتان بيشتر هم خواهد بود. بنابراين بي گدار به آب نزنيد و مرحله به مرحله با سنجش شرايط آينده پيش برويد.

1- زيبايي خيره كننده
شما دختر زيبايي هستيد و هم خودتان و هم اطرافيانتان انتظار داريد همسري كه انتخاب مي كنيد به اندازه خودتان زيبا باشد؛ شما پسر خوش تيپ و خوش هيكلي هستيد و دوست داريد همسري داشته باشيد كه از اين لحاظ هم سطح خودتان باشد؛ شما به تازگي با فردي آشنا شده ايد كه بسيار زيباست و واقعا شما را مجذوب خودش كرده است؛ همين جا بايستيد: شما به شدت در معرض خطر انتخاب نادرست قرار داريد!

شكي نيست كه همه ما زيبايي را دوست داريم و به سمت آن جذب مي شويم، اما وقتي نقش زيبايي در انتخاب ما بيشتر از حد معقول باشد، دردسرهايمان هم شروع مي شود. بهتر است قبل از اينكه كسي را براي خودتان انتخاب كنيد، اولويت هايتان را مشخص كنيد: با اينكه زيبايي برايتان اهميت زيادي دارد، اما چه چيزهايي هست كه برايتان از زيبايي اهميت بيشتري دارد؟ چه معيارهايي را حاضريد فداي زيبايي كنيد و از چه معيارهايي به هيچ وجه حاضر نيستيد بگذريد؟ آيا اگر اين فرد اين همه زيبا نبود، بازهم او را انسان خوبي مي دانستيد؟

موقعيت اجتماعي يكي از مواردي است كه احتمال خطاي ما در انتخاب همسر را به شدت بالا مي برد. عناوين و موقعيت هاي چشمگير به راحتي مي توانند ساير خصوصيات فرد را تحت تاثير قرار دهد و به عبارتي چشم ما را به روي خيلي چيزها ببندد. در اين صورت ما با موقعيت طرف مقابل ازدواج مي كنيم، اما با «خود» او زير يك سقف مي رويم

2-پرستيژ و موقعيت اجتماعي ويژه
مي گويند لازم نيست خانم ها نصف عمرشان را درس بخوانند و زحمت بكشند تا بشوند خانم دكتر، همين كه همسر يك دكتر شوند، همه آنها را «خانم دكتر» صدا مي زن موقعيت اجتماعي يكي از مواردي است كه احتمال خطاي ما در انتخاب همسر را به شدت بالا مي برد. عناوين و موقعيت هاي چشمگير به راحتي مي توانند ساير خصوصيات فرد را تحت تاثير قرار دهد و به عبارتي چشم ما را به روي خيلي چيزها ببندد. در اين صورت ما با موقعيت طرف مقابل ازدواج مي كنيم، اما با «خود» او زير يك سقف مي رويم – شما در داخل خانه ديگر خانم دكتر نخواهيد بود!

اگر در چنين شرايطي قرار گرفتيد، فرد را بدون شغل و موقعيت خاصش تصور كنيد: آيا اگر چنين موقعيتي را نداشت بازهم برايتان انسان قابل قبولي بود؟ غير از موقعيت خاص، چه ويژگي هاي ديگري دارد كه شما را به خود جذب مي كند؟

3- شيفتگي و عشق بي اندازه
مسلما عشق يكي از لازمه هاي ازدواج است، اما قطعا براي ازدواج كافي نيست. اگر فقط از روي عشق ازدواج مي كنيد، منتظر باشيد كه روزي فقط به خاطر نفرت از هم جدا شويد! يكي از خطرناك ترين شرايط انتخاب همسر زماني براي شما پيش مي آيد كه «عاشق» مي شويد. در اين حالت شما آن قدر تحت تاثير هيجانات و احساسات هستيد كه نمي توانيد درست ببينيد و درست تصميم بگيريد. قبول اين مساله براي كساني كه در اوج عشق هستند بسيار سخت است. مغز در حالت هيجان زدگي نمي تواند به طور طبيعي فعاليت كند. بنابراين ما به جز خوبي چيزي نمي بينيم.

اگر نخواهيم از اصطلاح «عشق كور» در اين مورد استفاده كنيم، مي توانيم بگوييم مغز عاشق، همه چيز را از پشت عينك عشق مي بيند و از پشت اين عينك هم همه چيز بهتر از آنچه كه هست ديده مي شود مگر بد است؟ نه. فقط مشكل اينجاست كه ما نمي توانيم هميشه با اين عينك به دنيا نگاه كنيم چه بخواهيم چه نخواهيم اين شيفتگي و اين هيجانات دير يا زود فروكش مي كند. اگر عاشق هستيد، بهتر است مدتي صبر كنيد و از رابطه فاصله بگيريد تا اين تب در شما فروكش كند و بتوانيد با دخالت بيشتر عقل، درمورد زندگي آينده تان تصميم گيري كنيد.

4- احساس تنهايي شديد
تنهايي هاي دوران مجردي گاهي برايمان تحمل ناپذير مي شود. وقتي دوستان متاهل دور هم جمع مي شوند اما ما به دليل مجرد بودن نمي توانيم در جمع شان باشيم. وقتي با جمعي از بچه هاي فاميل به مسافرت مي رويم و همه با همسرشان هستند به جز ما. وقتي همكارانمان آخر وقت در حالي به خانه شان برمي گردند كه همسرشان با يك غذاي گرم در انتظارشان است اما ما به خانه اي مي رويم كه در و ديوار منتظرمان است و...، ته دلمان به اين فكر مي كنيم كه چرا من بايد اين قدر تنها باشم؟ و درست همين جاست كه زنگ هاي خطر به صدا درمي آيد.

تنهايي مفرط ساده تر از آنچه فكرش را بكنيد مي تواند شما را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. وقتي در تنهايي به حال خودتان تاسف مي خوريد، كسي پيدايش مي شود كه مي تواند شما را از دست اين غول تنهايي و اين همه غم و غصه نجات دهد و ادامه داستان!

افراد تنها به راحتي مي توانند تنهايي شان را با دوستان و آشنايان تا حدي برطرف كنند و به فكر حل اين مساله از طريق ازدواج نباشند. بعد از اينكه از عمق تنهايي ما كاسته شد، مي توانيم تصميمات بهتري براي خودمان بگيريم.

5 - عجله
*براي من ديگر دارد خيلي دير مي شود* آيا چنين ندايي را از دوستان مي شنويد؟
شما آخرين فرزند خانه هستيد كه مجرد مانده، تنها پسر مجرد فاميل در طيف سني خودتان هستيد، همه دوستانتان ازدواج كرده اند. چشم مادربزرگ و پدربزرگتان به شماست كه نوه شان را ببينند. شما خواهر بزرگ تر هستيد و ازدواج خواهر كوچكترتان در گرو ازدواج شماست و آخرين آرزوي مادر و پدرتان براي خوشبختي شما اين است كه شما را در لباس دامادي / عروسي ببينند. يا اصلا سن شما بالا رفته و احساس مي كنيد براي ازدواجتان دير شده است. هيچ كدام از اين موارد مشكل خاصي به شمار نمي رود؛ به شرطي كه شما را وادار به انتخاب عجولانه و نسنجيده نكند.

در هر انتخابي، وقتي ما در شرايط اضطرار و عجله قرار مي گيريم، امكان اشتباه كردنمان چندين برابر مي شود و زماني كه اين انتخاب به بزرگي انتخاب شريك زندگي باشد، حساسيت آن هم چندين برابر مي شود. پس ارزشش را دارد كه با اين فكر مبارزه كنيد. يك راه حل ساده: به همه كساني كه احساس مي كنيد از سوي آنها تحت فشار هستيد – ازجمله نداي درون خودتان – بگوييد كه اصلا قصد ازدواج نداريد!

6- سن پايين
شايد خيلي ها طرفدار ازدواج در سن پايين باشند، اما شما اگر فكر مي كنيد هنوز به سن مناسب ازدواج نرسيده ايد، هرگز تن به ازدواج ندهيد. اين كه دقيقا چه سني براي ازدواج مناسب است را نمي شود تعيين كرد، اين مساله در فرهنگ ها و در افراد مختلف تفاوت زيادي دارد. اما اكثر روان شناسان امروزي معتقدند به طور كلي در جامعه شهري فعلي سنين زير 20 سال مي تواند براي ازدواج پرخطر باشد. ازدواج سالم نياز به بلوغ هاي چندگانه دارد كه بسياري از آنها در سنين پايين حاصل نمي شود. بسياري از افراد در سنين آغاز جواني هنوز نمي دانند كه از زندگي چه مي خواهند و در سال هاي بعد اولويت هايشان تغييرات زيادي پيدا مي كند. ضمن اينكه در اين سنين معمولا احساسات ما بر عقلمان چيره است.

درصورتي كه سن زيادي نداريد اما در موقعيت ازدواج قرار گرفته ايد، مشخص كردن برنامه و خواسته هاي آينده زندگيتان مي تواند كمكتان كند: ايا اين ازدواج چيزي است كه شما را مطابق اهدافتان پيش ببرد؟ آيا اصلا به جايي رسيده ايد كه بتوانيد هدفي كلي براي خود برگزيده و تصويري از آينده تان ترسيم كنيد؟

با كسي قرار ازدواج گذاشته ايد و به قصد شناخت براي ازدواج با هم در ارتباط بوده ايد، اما اين ارتباط شما محدود به كافي شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان يا ارتباط تلفني بوده است. بگذاريد خيالتان را راحت كنم: اگر 20 سال هم آخر هفته ها با اين فرد بيرون برويد،هر روز ساعت ها با او تلفني صحبت كنيد، بازهم شناخت شما نسبت به او كاملا ناقص است!

7- شناخت ناقص
دو سال است كه با كسي قرار ازدواج گذاشته ايد و به قصد شناخت براي ازدواج با هم در ارتباط بوده ايد، اما اين ارتباط شما محدود به كافي شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان يا ارتباط تلفني بوده است. بگذاريد خيالتان را راحت كنم: اگر 20 سال هم آخر هفته ها با اين فرد بيرون برويد،هر روز ساعت ها با او تلفني صحبت كنيد، بازهم شناخت شما نسبت به او كاملا ناقص است! وقتي با يك نفر ازدواج مي كنيم، درواقع با كل وجود او و با همه ابعاد زندگي اش، خانواده اش، گذشته اش، آينده اش، افكار و اخلاقش و همچنين با جسم او ازدواج كرده ايم؛ در مثال بالا شما فقط بُعد «كافي شاپ» يا به عبارتي بُعد «تفريحي» فرد را شناخته ايد، يا با شخصيت مجازي او (كه معمولا بسيار متفاوت از شخصيت حقيقي است) آشنا شده ايد و اين هرگز شناخت كافي براي يك ازدواج خوب به حساب نمي آيد. احتمال شكست در ازدواجي كه براساس شناخت كافي صورت نگيرد بسيار بالاست. ما زماني مي توانيم به شناخت كامل تر برسيم كه با همه ابعاد وجودي فرد و در شرايط و موقعيت هاي مختلف رو به رو شده باشيم.

8- بحران روحي
در رابطه اي شكست خورده ايد، هنوز يك ماه از اتمام رابطه قبلي تان نگذشته، هنوز زخم هايي كه از ارتباط ناموفق قبلي خورده ايد خوب نشده و هنوز غم و غصه داريد و به حال و هواي عادي زندگي تان برنگشته ايد: حال شما و نياز شما به يك همدم را درك مي كنم، اما الان اصلا فرصت مناسبي براي تصميم گيري در مورد ازدواج نيست.

بحران روحي به هر علتي ممكن است ايجاد شود: ممكن است به تازگي عزيزي را از دست داده باشيد، از كار اخراج شده باشيد، بيمار باشيد، پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند يا هر مساله ديگري كه باعث ناراحتي شما شده باشد. در حالت بحران، ذهن ما فعاليت طبيعي ندارد و امكان اشتباه در اين وضعيت بالاست. ممكن است كسي كه الان به نظرمان همسر مناسبي مي آيد، بعد از عبور از بحران، ديگر چندان مناسب به نظر نرسد و خودمان هم ندانيم چه شد كه حاضر شديم با چنين فردي ازدواج كنيم. اين نوع ازدواج ها دقيقا مصداق «از چاله به چاه افتادن» است.

9- سرخوشي و هيجان
در عروسي دخترخاله تان كه خيلي به شما خوش گذشته با كسي آشنا شده ايد كه انگار دقيقا همان كسي است كه هميشه در روياهايتان به دنبالش بوديد. احساس بسيار خوبي نسبت به او داريد و وقتي به او فكر مي كنيد شادي وصف ناپذيري را در خود احساس مي كنيد. احساس خوبي است! اما اگر هنوز رابطه تان جدي نشده، دست نگه داريد. چون دقيقا در لبه پرتگاه انتخاب غلط قرار گرفته ايد!

هيجانات مثبت، درست مثل هيجانات منفي، ما را در معرض انتخاب غلط قرار مي دهد. اسم اين حالت را «جوزدگي» مي گذارم. در بعضي شرايط ما كاملا «جو زده» مي شويم و كارهايي مي كنيم كه شايد در حالت عادي به آن فكر هم نكنيم. وقتي در ميهماني به ما خوش مي گذرد، عملكرد مغز ما متفاوت از حالت عادي است و در واقع فيلترهايي كه ما براي انتخاب شخص مناسب براي خود داريم تا حد زيادي از كار مي افتد. اشتباه بزرگي است كه بخواهيم به انتخاب ذهنمان در چنين حالتي اعتماد كنيم. در اين وضعيت بهتر است مدتي صبر كنيم تا مغز به حالت عادي برگردد و مجددا درمورد اين شخص فكر كنيم. در اكثر موارد انتخاب هاي هيجاني بعد از مدتي از چشم مان مي افتند.

10- چشم و هم چشمي
متاسفانه چشم و هم چشمي نيز چشم ما را به روي بسياري از واقعيات مي بندد و امكان درست ديدن را از ما مي گيرد. اگر احساس مي كنيد در شرايطي هستيد كه ميل به كم كردن روي اطرافيان از طريق ازدواجتان داريد، بهتر است دست از هر اقدامي در زمينه ازدواج برداريد.

از كجا مي فهميم كه تصميم گيري ما از روي چشم و هم چشمي است؟ از اينجا كه مدام در حال مقايسه كردن مورد خودتان با مورد ازدواج كسي هستيد كه حسادت شما را برانگيخته و اين خيال رهايتان نمي كند كه ازدواج شما با اين شخص چطور مي تواند حال او را بگيرد و دل شما را خنك كند.

چشم و هم چشمي به طور خاص درمورد افرادي ديده مي شود كه از همسر خود جدا شده اند و همسر آنها مجددا ازدواج كرده است. در چنين شرايطي ميل شديد به جبران كردن و كم نياوردن در ما پديد مي آيد كه ضريب خطا در انتخاب را تا حد زيادي بالا مي برد. توصيه مي شود براي اين جبران و رو كم كني، راه هاي ديگري به جز ازدواج را درپيش بگيريد.

منبع: عصر ايران

تعداد صفحات : 0

درباره ما
موضوعات
آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 81
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 2
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 94
  • بازدید ماه : 91
  • بازدید سال : 340
  • بازدید کلی : 5696
  • <
    پیوندهای روزانه
    آرشیو
    اطلاعات کاربری
    نام کاربری :
    رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    کدهای اختصاصی